۲۹ تیرماه ۱۴۰۱، توفیق حضور در نشست تخصصی فعالان گردشگری در شهرستان دماوند را داشتم؛ از سخنرانی اساتید بزرگ و فرهیخته بهرهمند شدم و چند جملهای نیز برای عزیزان حاضر در جلسه بیان کردم؛
آنچه در این همایش ارائه دادم:
گردشگری چه نیست؟
صحبت از بایستههای گردشگری به کرات در کشور ما در قالبهای گوناگون انجام شده است؛ آنچه امروزه بیشتر از پیش بدان نیاز داریم بحث پیرامون «نیستهای» گردشگری است. اینکه گردشگری چه نیست.
باید توجه داشته باشیم که صنعت گردشگری را با هر نوع سفری ملازم ندانیم. درست است که گردشگری در ذات خودش با سفر همراه است ولی هر سفری هم گردشگری نیست.
گردشگری بایستههایی دارد که باید بدان ملتزم بود؛ احترام به جامعه میزبان، فرهنگ شناسی و رفتار فرهنگمدار در جوامع محلی، رسوب اقتصادی و دیگر موضوعات وابسته در گردشگری را باید مد نظر قرار دهیم.
گردشگری در ذات خودش فرهنگ مدار است و هنجار شکن نیست و برای همین است که اولین کدهای اخلاقی جهانی سازمانجهانی گردشگری بدان اشاره دارد.
گردشگری نقش بسیزایی در ایجاد و گسترش تفاهم و احترام متقابل بین گردشگران و جوامع محلی را در بر خواهد داشت.
لذا:
نباید هر نوع سفر برای گذران اوقات فراغ را گردشگری بدانیم. این سفرهای به ظاهر گردشگری کار صنعت گردشگری را هم به چالش کشیدهاند و خصوصا در کشور ما گاهی با هنجار شکنی همراه شدهاند.
اگر این سنخ سفرهای تفریحی را از گردشگری جدا نکنیم دیر یا زود چهره ای از گردشگری میسازیم که خودمان نیز از آن فراری خواهیم بود.
گردشگری را خوب بشناسیم، خوب تعریف کنیم و خوب بدان عمل کنیم.
رابطه گردشگری و فرهنگ:
اساسا گردشگری در مواجهه با فرهنگ ها و هویت اصیل یک جامعه دو نقش محوری را ایفا میکند:
الف) احیا و صیانت از فرهنگ های اصیل جامعه میزبان
(چه خرده فرهنگ ها و چه فرهنگ عمومی)
میراث یک جامعه، اعم از فرهنگی، طبیعی، ملموس، نام ملموس بستر شکل گیری گردشگری است.
گردشگری خودش یک استفاده کننده از فرهنگ است، لذا برای احیا سنت ها و فرهنگ های اصیل تلاش میکند و به آنها احترام میگذارد. همین خرده فرهنگهای متفاوت است که مزیت رقابتی در جوامع میزبان متعدد میشود و بهانه ای برای جذب گردشگران داخلی و خارجی ست.
ماده ۴کدهای جهانی اخلاق گردشگری
گردشگری؛ عاملی برای ارج نهادن به میراث فرهنگی و حفظ آن
Tourism, a user of the cultural heritage of mankind and contributor to its enhancement
ب) جریان سازی و فرهنگ سازی
گردشگری از هویت اصیلو فرهنگییک جامعه میزبان صیانت می کنه،
اگر صحبت از فرهنگ سازی عمومی می شود، نقش گردشگری را نمی توان انکار کرد. گردشگری در کنار حفظ و صیانت از ارزش و فرهنگ های یک جامعه در گذر زمان و با آمد و شد گردشگران متعدد خواسته یا ناخواسته در فرهنگ سازی نسبت به ارزش ها و هویت یک جامعه میزبان نقش ایفا می کند.
البته شناخت ما از ابعاد و زوایای صنعت گردشگری و بهره مندی مدیریت شده از این صنعت نیز لازمه ی ورود به این عرصه است.
و لذاست که در عصر کنونی، گردشگری صرفا ابزار تسهیل گری سفر نیست و یکی از مهمترین مولفههای گفتمان ساز و فرهنگ ساز قلمداد می شود.
گردشگری در تعامل خودش با فرهنگ، گفتمان بین فرهنگی ایجاد می کنه، ، نه در جهت تقابل، بلکه جهت شناخت و تعامل،
پس گردشگری در مواجهه با فرهنگ، نه تنها مطالبه گر است بلکه نسبت به احیا و صیانت فرهنگ های اصیل و در جهت تعاملات فرهنگی نیز نقش عمده ای را به دوش می کشد.
رابطه دین و گردشگری
تعاملات دین و گردشگری را از منظرهای متعددی میتوان مورد کنکاش قرار داد.
یکی از مهمترینآنها جنس تعامل این دو با یکدیگر است؛ اساسا رابطه ی دوطرفه بین این دو مقوله باید بی طرفانه است؛ یعنی نه صنعت گردشگری در صدد سکولاریزه کردن مقاصد گردشگری از دین است و نه دین درصدد استفاده ابزاری از صنعت گردشگری برای تبلیغ آموزه های درون دینی خود است.
دین و گردشگری باید تعامل سازنده در جهات منافع مشترک داشته باشند؛ نه آنکه یکی را فدای اهداف دیگری نمائیم.
آنچه متناظر با این جمع حضار است را می توان از دو منظر بحث کرد؛
الف) دین و گردشگری از منظر اقتصاد
در مواجهه دین و گردشگری در عصر کنونی جدای از مباحث ایدئولوژیکال و نظریه پردازی؛ بازارهای کوچک متعددی شکل گرفته است که در گردشگری از آنها به عنوان نیش مارکت یاد می شود. البته ما در ایران به دلایل متعدد از این بازارهای خرد صرفا به مقوله ی گردشگری زیارت می پردازیم و بالتبع از حجم زیادی از ثمرات فرهنگی و اقتصادی تعاملات دین و گردشگری محروم مانده ایم.
کافیست بدانیم که آمریکا به عنوان بزرگترین کاسب صنعت گردشگری با درآمد سالانه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار (طبق سازمان جهانی گردشگری) بیش از یک چهارم درآمد گردشگریاش از «گردشگری دینی» است حال آنکه نه حرم و نه امام زادهای دارد.
اگر کشور هند از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۱۸ بیش از۱۰ میلیون نفر رشد گردشگر داشته، چطور گردشگری دینی را موتورمحرک کل صنعت گردشگریاش می داند.
نگاه به صنعت گردشگری را نمی توان صرفا اقتصادی دانست و باید تمام زوایای آن را مد نظر قرار داد. همچنین نمیتوان صرفا نگاه فرهنگی و دینی بدان داشت و به ابعاد اقتصادی آن توجه نداشت. اگر این مجموعه را در کنار هم نبینیم نه کار فرهنگی می کنیم و نه بهرهی اقتصادی مناسب از آن میبریم.
ب) دین به عنوان یک نهاد فرهنگ ساز
به ازعان جامعه شناسان، دین مهمترین عنصر و نهاد فرهنگ ساز در جامعه است.
در کنار هنجار سازی بزرگترین عامل محرک برای اجرای و فرهنگ سازی آن هنجار است.
اگر سفر رفتن را لازمه ی گردشگری بدانیم (نه همهی آن) میتوانیم بدون هیچ تردیدی بیان کنیم که در آموزههای دینی نه تنها سفر تائید میشود بلکه بر انجام آن تاکید میشود؛ این ما هستیم که با مدیریت و برنامه ریزی دقیق این سفرها را به سمت صنعت گردشگری و بهره مند شدن از زوایای متعدد آن می توانیم سوق دهیم.
در ادامه ی عرایضم، به بحث دماوند ظرفیتهای این شهرستان در ارائه محصولات گردشگری پرداختم.