تأملی درباره «آسیبشناسی زیارت» و نسبت آن با گردشگری دینی؛
مفهوم گردشگری دینی«Religious Tourism» در ایران، سالهاست که بهاشتباه با عنوان «گردشگری مذهبی» ترجمه و در عمل، به شکل تقلیلیافتهای در «گردشگری زیارت» محدود شده است. همین دو خطای مفهومی و کاربردی، بهتنهایی کافی بود تا پس از گذشت چند سال روشن شود که این نگاه محدود، نه ظرفیت پایدار اقتصادی ایجاد میکند، نه نقش مؤثری در اشتغالزایی دارد و نه از منظر دینی و فرهنگی، میتواند حامل یک پیوست تبلیغی و ترویجی معنادار باشد.
این در حالی است که در بسیاری از کشورهای پیشرو در صنعت گردشگری، از مفهوم گردشگری دینی بهرهبرداری گسترده و هوشمندانهای صورت گرفته است؛ حتی کشورهایی که فاقد حرمها و اماکن زیارتی شاخص هستند، توانستهاند با تکیه بر فهم درست این مفهوم، در زمره مقاصد موفق گردشگری دینی قرار گیرند. این تجربهها نشان میدهد که مسئله اصلی، برخورداری یا عدم برخورداری از مکان مقدس نیست، بلکه نوع نگاه مفهومی و چارچوب نظری حاکم بر سیاستگذاری و برنامهریزی گردشگری است.
به نظر میرسد ریشه این تنگنظری در فضای علمی و اجرایی کشور، تداوم اتکا به مبانی و نظریههای قرن بیستم باشد؛ نظریههایی که زیارت و گردشگری را در تقابل با یکدیگر تعریف میکردند و میان «زائر» و «گردشگر» مرزی غیر قابل ادغام، ترسیم مینمودند (نظریه اسمیث). حال آنکه ادبیات معاصر گردشگری دینی، بهویژه از حدود سال ۲۰۱۷ به بعد و با نقشآفرینی فعال سازمان جهانی گردشگری (UN Tourism)، به چارچوبی جامعتر و واقعگراتر رسیده است. در این رویکرد جدید، زیارت و گردشگری نه تنها متعارض نیستند، بلکه هر یک دارای ماهیت خاص خود بوده و در تعامل با یکدیگر میتوانند به مسیر توسعه فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی منجر شوند.
مرور نظاممند ادبیات علمی گردشگری دینی در سالهای اخیر نشان میدهد که این حوزه، مجموعهای از خردهبازارهای متنوع را دربرمیگیرد که زیارت تنها یکی از آنهاست. افزون بر این، در بسیاری از الگوهای معاصر، مخاطب اصلی گردشگری دینی الزاماً دینداران نیستند، بلکه غیر دیندارانیاند که از رهگذر سفر، با باورها، آیینها و زیستجهان دینی جوامع مختلف آشنا میشوند.
اصرار بر پارادایمهای نظری کهنه و بیتوجهی به این تحولات علمی، یا ناشی از ناآگاهی نسبت به ادبیات جدید است، یا حاصل پافشاری بر پیشفرضهایی که کارکرد تحلیلی و عملی خود را در شرایط امروز از دست دادهاند.
کتاب «آسیبشناسی زیارت با تمرکز بر زیارت رضوی» نوشته محسن محمدی، انتشارات بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی، از جمله آثاری است که بهصورت انتقادی به نسبت میان زیارت و گردشگری در ایران پرداخته است. با این حال، بررسی محتوای کتاب نشان میدهد که تلقی مؤلف از گردشگری، همچنان متأثر از ادبیات محافظهکار و کلاسیک این حوزه است و فاصلهای معنادار با تحولات نظری معاصر در ادبیات گردشگری دینی دارد.
چارچوب نظری این اثر، بر نوعی تقابل ماهوی میان زیارت و گردشگری استوار است؛ بهگونهای که گردشگری عمدتاً بهمثابه کنشی مبتنی بر فراغت و غفلت، و زیارت بهعنوان رفتاری متعهدانه و متعالی تصویر میشود. این دوگانهسازی، بازتاب رویکردهای کلاسیک اواخر قرن بیستم است؛ در حالی که ادبیات علمی معاصر، مرز میان زیارت و گردشگری را سیال، وابسته به نیت، زمینه و تجربه زیسته کنشگران میداند و از پیوستار زیارت–گردشگری سخن میگوید.
از منظر منابعشناسی نیز کتاب با کاستیهایی مواجه است. بخش عمده منابع مورد استفاده به آثار قدیمی اختصاص دارد و سهم مطالعات روزآمد دهههای اخیر بهویژه پژوهشهای مرتبط با تجربهمحوری، تحولات دیجیتال، در آن بسیار محدود یا غایب است. این امر نشان میدهد که اثر، ارتباط محدودی با جریانهای نوین نظریهپردازی گردشگری دینی برقرار کرده است.
همچنین در این کتاب، مفهوم گردشگری بهصورت تقلیلگرایانه و عمدتاً در قالب «اوقات فراغت بیهدف» صورتبندی میشود و با اتکا به برخی مطالعات قدیمی، بر پیامدهای منفی حضور گردشگران در اماکن مقدس تأکید میگردد؛ برداشتی که با حجم قابل توجهی از پژوهشهای معاصر درباره ابعاد هویتی، معنایی و معرفتی سفر همخوانی ندارد.
در نهایت، انتخاب این اثر بهعنوان کتاب برگزیده در جشنواره رضوی، میتواند نشانهای از نهادینهشدن نوعی نگاه محافظهکارانه در سیاستگذاری فرهنگی حوزه زیارت و گردشگری تلقی شود؛ نگاهی که در صورت تداوم، ممکن است مانعی برای شکلگیری رویکردهای متعادل، واقعگرا و نوگرا در گردشگری دینی باشد. از اینرو، این کتاب در چارچوب پژوهشهای دکتری و مطالعات نظری، بیش از آنکه بهعنوان منبع نظری اصلی به کار آید، میتواند نمونهای قابل نقد از رویکردهای سنتی در تحلیل گردشگری دینی در ایران محسوب شود.
امید است در مواجهه با علم و صنعت، رویکردی بیطرفانه و منصفانه داشته باشیم و هر زمان که شواهد علمی و واقعیتهای میدانی ضرورت تغییر را نشان میدهد، بدون تعصب و هراس، آماده بازنگری و اصلاح مسیر باشیم.


