در روزهای داغ و خشمگینِ جنگ ۳۳ روزه، آنگاه که آسمان لبنان آکنده از دود و خون و امید بود، «تزیپی لیونی» وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی با غرور تمام اعلام کرد:
«این، جنگ جهان مدرن علیه ترور است!»
و اکنون، در میانهٔ جنونآمیزترین و نابرابرترین جنگ سدهٔ معاصر ــ جنگی که ۲۱ ماه است استخوان مادران و کودکان را زیر آوار غزه خرد میکند ــ نخستوزیر این رژیم، نتانیاهو، با لحنی متکبرانه و نگاهی خیره به دوربین فریاد میزند:
«پیروزی ما، پیروزی تمدن یهودی-مسیحی بر بربریت است!»
آری، اینان همان مدعیان پرطمطراق تمدناند! آنان که با تمام قوا، هیولایی به نام رژیم صهیونیستی را تغذیه کردند تا در دل تاریخ، موجودی زاده شود که همهٔ تاریکیهای بشر را در خود جمع کرده باشد؛ هیولایی که هرچه وحشیگری و بیرحمی در دفتر ظلمت انسان نوشته شده بود، در جانش حلول کرد.
اما اینان از کدام تمدن سخن میگویند؟ آیا بمباران مدارس و سوزاندن نوزادان با فسفر سفید، در قاموس «ارزشهای جهان مدرن» جای دارد؟ آیا تحریم دارو، هدفگیری آمبولانسها، و دفن زندهزندهٔ انسانها زیر خاکستر بیمارستانها، شاخصهٔ تمدن غربی است؟
اکنون تاریخ ایستاده است؛ حیران و مبهوت، در برابر فرانکشتاینِ غرب مدرن. تمدنی که نقاب انساندوستی بر چهره زد، اما در نهایت، روح انسانیت را بر پای بت خویش قربانی کرد. دیگر روشن شده است که پشت عبارات درخشانی چون «حقوق بشر» و «آزادی»، چه ماشین بیرحم و چه نقشهای سرد از سلطه پنهان بود.
و من با خود میاندیشم:
اگر این است چهرهٔ کامل تمدن غرب در غرب آسیا، اگر این است ثمرهٔ قرنها روشنگری و مدرنیته،
پس خوشا به حال آنان که از همان آغاز در برابر این هیولای تمدننما ایستادند؛
از بیخدایان آزادیخواهی که «لاتَخافونَ المَعاد» بر پرچمشان نقش بسته بود،
تا مؤمنانی که سلاح برداشتند و در کوچهپسکوچههای خونینِ تاریخ، برای عدالت جنگیدند.
آری، همهٔ آنان که با جان، دل، و معنا در برابر این هیمنهٔ کاذب قد علم کردند، سهمی از رستگاری تاریخ را از آنِ خود کردهاند؛
و امروز، خاک از خونشان سخن میگوید،
و زمان، به حقانیتشان شهادت میدهد.